
نمی دانم آلزایمر بودی یا عشق !
از روزی که مبتلایت شدم
خود را از یاد بردم . . .
***********
آرام بخوان چون آهسته نوشتم
بی پروا بخوان چون از خود نوشتم
نزدیک کسی نخوان چون تنها نوشتم
و از دل بخوان چون با دل نوشتم
دوستت دارم
***********
سکوت بهترین تفسیر دوست داشتن است ، مهم باهم بودن نیست به یاد هم بودن است.
***********
من از این فاصله ها دلگیرم
بی تو اینجا چه غریبانه شبی می میرم
ساعت گریه و غم هیچ نمی خوابد و من
در الفبای زمان خسته ی این تقدیرم
***********
بهار من مرا بگذار و بگذر
رهایم کن برو دلدار و بگذر
من عادت می کنم اینجا به غمها
مرا پر کن از این اجبار و بگذر
***********
گفت از دوست چه دیدی که چنین مسروری؟
گفتم از دوست همین بس که ز ما یاد کند
***********
دوست دارم از ته دل ٬ دلی که پر پر میزنه
دلی که ساز عشقتو از همه بهتر میزنه
دوست دارم حتی اگه یه شب به خواب من نیای
عاشقتم مثل همه حتی اگه منو نخوای
***********
گر چه جانم رود از دست در این کنج قفس ، یادت از دل نرود تا که مرا هست نفس
***********
عزیزم هیچ میدانی
جزئیات چشمهایت
کلیات زندگی من است !؟
***********
معطر گشته با زلفت تمام عالم هستی ، بدان تا آسمان برجاست تو سلطان دلم هستی .