
در راه تو بی اراده رفتن خوب است
در چشم تو بی افاده رفتن خوب است
جایی که همه فکر سواری هستند
دنبال دلم پیاده رفتن خوب است
*****************
گرچه از فاصله ی ماه ز من دورتری
ولی انگاه همین جا و همین دور و بری
ماه می تابد و انگار تویی می خندی
باد می آید و انگار تویی می گذری
*****************
یک لحظه نشد خیالم آزاد از تو
یک روز نگشت خاطرم شاد از تو
دانی که ز عشق تو چه شد حاصل من
یک جان و هزار گونه فریاد از تو
*****************
لنگر عشق زدم بر دل طوفانی تو
تکیه گاهم شده است ساحل بارانی تو
در گلستان وجودم گل زیبای منی
نازنینم چه بگویم که تو در قلب منی
*****************
احساس تو چون طراوت باران است
بر زخم شکوفه های گل درمان است
هر وقت که در هوای تو می چرخم
انگار نفس کشیدنم آسان است
*****************
عشق تو به تار و پود جانم بسته است
بی روی تو درهای جهانم بسته است
از دست تو خواهم که برآرم فریاد
در پیش نگاه تو زبانم بسته است
*****************
بیزارم از آن عشق که عادت شده باشد
یا آن که گدایی محبت شده باشد
خودبینی و خودخواهی اگر معنی عشق است،
بگذار که آیینه نفرت شده باشد
*****************
مشکلات به سبکی هوا
عشق به عمق اقیانوس
دوستی به محکمی الماس
موفقیت به درخشانی طلا
این ها آرزوهای من برای توست
عاشقانه دوستت دارم
*****************
هر جا دلت شکست خودت شکسته هاشو جمع کن
تا هیچ کس منت دست زخمیشو به رخت نکشه...
*****************
آنکه دستور زبان عشق را
بی گزاره در نهاد ما نهاد
خوب می دانست تیغ تیز را
در کف مستی نمی بایست داد