
امروز که آیینه جوابش سنگ است
در ذهن زمانه عشق هم بی رنگ است
هرکس که نداند تو خودت میدانی
آری به خدا دلم برایت تنگ است...
*************
تو اگر میدانستی که چه زخمی دارد خنجر از دست رفیقان خوردن...
از من خسته نمیپرسیدی که چرا تنهایی...
*************
می دونی دلتنگی یعنی چی ؟
دلتنگی یعنی اینکه بشینی با یادش به خاطراتت فکر کنی...
اونوقت یه لبخند بیاد رو لبت ولی چند لحظه بعد شروع اشکهای لعنتی...
*************
سوهان می کشم قصه ی دلتنگی هایم را تا هموار سازم جاده های آمدنت را...
*************
چــقدر سخته با یه بــغض سنــگین
فــقط همــدم تنــهایـی هـای دیــگران باشــی...
*************
چه نامردانه است انسانی را دنبال خود کشیدن ، عاشق کردنش
و در اوج تنهاییش رها کردنش و گفتن اینکه:
دیگر تو را نمیخواهم!
*************
اگه همه آدمهای دنیا کنارت باشن
همیشه دلتنگ کسی میشی که نمیتونی کنارش باشی...
*************
تنهایی از ” جُـذام ” هم بدتره !
توی صف نانوایی هم صف یه دونه ای ها جداست!
*************
“دل”
این کلمه ی بی نقطه ، گاهی برایت تنگ می شود تا حد یک نقطه...
*************
زیادی خوبی نکنید!
انسان است ، فراموشکار است
از تنهایی اش که در بیاید تنهایی ات را دور میزند
پشت می کند به تو ، به گذشته ، حتی روزی میرسد که به تو میگوید :شما . . . ؟